تقدیم به دخترم باران

         

مهر باران

 

وقتی ابرها

از دامنه کوه ها

به مهمانی

آسمان نیلگون رفتند

خورشید با مهربانی همیشگی اش

دست نوازش ش را

بر سر ابرها کشید

دید

چگونه برای آغوش مادرشان

دریا

بی تابی می کنند

باد شمالی

شروع به وزیدن گرفت

ابرها در هم شدند

ودر یک آمیزش زیبا

 رعدوبرق

آسمان را

به یکبار

نورباران کرد

وزایمان زیبای ابرها

آغاز شد

قطره های باران

با عشق

آغوش خود را

برای گلها وسبزه زارها

باز کردند

وهرزگاهی

با مهربانی

بر سر سنگ های خارا

فرود آمدند

تا شاید

در آن ها هم

تغییری بوجود بیاید

ودر بستر خود

پذیرای گل ها وسبزها باشند

هر چقدر سعی کردند

چیزی در آنها نروئید

قطرات باران

در بستر سنگ ها

فرو رفتند

خورشید با مهربانی

صدا زد

باران باران

بگذر از این سنگ های خارا

گل های مریم وشقایق

در انتظار مهر تو اند

باران

بارید بارید

تا دشت وصحرا

از گل ها و سبزها

شکوفا شدن.             اکبر یگانه 2014.04.24